دنیای سیاه من

پرنده، هم قفس، همخونه ی من
زمستون رفت و شد فصل پریدن

همین دیروز تو از این خونه رفتی
ولی از اومدن چیزی نگفتی

تو را در حنجره یک دشت آواز
تو را در سر هوای خوب پرواز

من اینجا خسته و غمگین و تنها
نمی دونم که می مونم تا فردا

چی می شد اون هوای برفی و سرد
تو رو راهی این خونه نمیکرد

بهار کاغذین خونه‌ی من
تو رو راضی نکرد آخر به موندن

من عادت می کنم با درد تازه
جدایی شاید از من, من بسازه

دلم تنگه دلم تنگه برایت
نگاهم با نگاهت داشت عادت

تو اونجا با گلای رنگارنگی
من اینجا پشت دیوارای سنگی

تو با جنگل تو با دریا تو با کوه
منو اندازه ی یه فصل اندوه

من عادت میکنم با درد تازه
جدایی شاید از من من بسازه

دلم تنگه دلم تنگه برایت
نگاهم با نگاهت داشت عادت


نوشته شده در چهارشنبه 89/6/3 ساعت 1:17 عصر توسط فراموش شده| نظرات ( )


آخرین مطالب
» سلام........خداحافظ
کاش
دلتنگی
دل تنگ
چه زیباست
مرغ دلم گشت هواگیر
برای تو
اه
ای کاش
هنوزم تو هستی
دوست دارم چقدر
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com